نام امامان معصوم (ع)
مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 262
بازدید کل : 10065
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 46
باردید دیروز : 31
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 262
بازدید سال : 1167
بازدید کلی : 10065
نام امامان معصوم (ع)

نام امامان معصوم (ع)

آيا در حديث و روايتي از پيامبر اكرم ص ، نام امامان معصوم ع -جدا جدا- آمده است؟ در حديث غدير خم چطور؟-ثقلين- براي اثبات 12 امام آيا در اسناد اهل تسنن دليلي-تصريح شده-موجود است؟كدام منبع؟ لطف كنيد آدرس بديد! سند ايام فاطميه چيست؟آيا چنين مراسمي به اين شكل به اين تعداد روز در سيره ي معصومين موجود است؟

پاسخ: روايات بسيار ي از پيامبر اكرم(ص) در منابع شيعه و سني وجود دارد كه به نام امامان معصوم عليهم السلام اشاره كرده اند كه در ادامه به بعضى از آنها اشاره مى كنيم:
الف) خوارزمى از علماي اهل سنت در مقتل الحسين از سلمان المحمدى نقل مى كند كه: به حضور پيامبر (ص) شرفياب شديم كه حسين (ع) در آغوش او بود، چشمان او را بوسيد و فرمود: «انك سيد ابو سادة، انك امام ابن ائمه، انك حجة ابن حجة ابو حجج تسعه من صلبك، تا سعهم قائمهم (خوارزمى، مقتل الحسين، مكتبة المفيد، قم، ج 1، ص 146.)»؛ تو سيد و آقا و سرور بزرگواران هستى، تو خود امام و فرزند ائمه هستى، تو خود حجت و فرزند حجت خدايى و پدر 9 امام بعد از خود هستى كه آخرين آنها قائم آل محمد (عج) است.
ب) جوينى از علماي اهل سنت در فرائد السمطين نقل مى كند كه: نعثل يهودى به پيامبر (ص) گفت: از وصى خود به ما خبر بده، چرا كه هيچ پيامبرى نيست مگر اين كه وصى و جانشين دارد و نبى ما يوشع بن نون را وصى خود قرار داد. پيامبر (ص) در جواب فرمودند: همانا وصى و خليفه بعد از من على بن ابى طالب است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسين و بعد از آن ها 9 امام ديگر از صلب حسين هستند. نعثل مى گويد: اى محمد نام آن 9 نفر را برايم بگو، پيامبر هم نام يكايك آنها را بيان مى كند (جوينى، فرائد السمطين، مؤسسة المحمودى، بيروت، ج 2، ص 134)
البته عده اى از اهل سنت به خاطر فرار از واقعيت از ذكر اين دسته از احاديث در كتب خود، خوددارى كرده اند، غافل از اين كه با پذيرش احاديث اثنى عشر، چاره اى ندارند جز پذيرش ائمه دوازده گانه كه شيعيان به آن معتقدند، لذا بعضى از اهل سنت كه خواسته اند عدد دوازده را با عقايد خود تطبيق دهند به بيراهه رفته اند (رك: به فتح البارى، ابن حجر عسقلانى، بيروت، دار المعرفة، ج 13، ص 214 ؛اختلافات زيادى را در اين زمينه ذكر مى كنند و نام افرادى را نقل مى كند و در ادامه خود قولى را مى پذيرد كه يكى از خلفا را يزيد مى شمارد؛ و: رك: به البداية و النهاية، ابن كثير، دار المكتب العلمية، بيروت، ج 6، ص 256.) و نام كسانى را برده اند كه فسقشان بر همگان ظاهر و آشكار است و حتى در كتب خود اهل سنت به فسق بعضى از آنها اشاره شده است (كه يكى از آنها يزيد بن معاويه است كه احدى در فسق او ترديد ندارد چنانچه ابن كثير مى گويد اكثر ما نقم عليه فى عمله «يزيد» شرب الخمر و اتيان بعض الفواحش ؛البداية و النهاية، ابن كثير، دار الكتب العلميه، ج 8، ص 235؛ و ابن حجر مى نويسد: اهل سنت در تكفير يزيد اختلاف دارند ... ولى بنابر قول به مسلمان بودن، او شخصى است فاسق و شرابخوار ؛الثواعق المحرقه، ابن حجر هيثمى، مكتبة القاهرة، 1385 ق، ص 221؛ آيا چنين شخصى و نظائر او مى توانند خليفه مسلمين باشند.)، در حالى كه امامان و جانشينان پيامبر (ص) بايد هدايت گر و نجات دهنده مردم از ضلالت باشند نه آن كه خود محتاج هدايت باشند.
ج ) در خطبه غدير پيامبر اكرم(ص) بيش از شش نوبت به امامت امامان دوازده گانه تصريح كرده است هر چند در اذهان مردم حتي شيعيان اين گونه است كه در غدير خم، پيامبراكرم(ص) فقط به امامت اميرمؤمنان علي(ع) پرداخته است در حالي كه به امامت همه امامان تصريح شده است كه به نمونه هايي اشاره مي شود:
1. سپس بعد از من علي ولي شما و امام شما فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علي(ع) تا روزي كه خدا و رسولش را ملاقات كنيد، است.»( بحارالانوار، محمدباقر مجلسي، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج37، ص207-208.)
2. در فراز ديگر فرمود: «اي مردم! به راستي علي(ع) و پاكاني از فرزندانم،‌ثقل اصغر هستند ... بيدار باشيد! آنها امينان خدا در ميان خلق خدا هستند وفرمانروايان خدا در ميان خلق خدا هستند و فرمانروايان خدا در روي زمين، بيدار باشيد! به حقيقت من انجام دادم، بيدار باشيد! كه من رساندم، بيدار باشيد! كه من بگوش شما رساندم، بيدار باشيد! كه من آشكار كردم، بيدار باشيد! كه به راستي خداي عزيز و جليل فرمود و من نيز از طرف خداي عزيز و جليل گفتم.» (همان، ج37، ص209؛ عوالم المعلوم، شيخ عبدالله بحراني، ج15، ص235-376.)
3. و در ادامه فرمود: « اي مردم! قرآن معرفي مي كند كه امامان بعد از او(علي) فرزندان او هستند و من نيز به شما فهماندم كه آنان از(نسل) من و او هستند، آنجا كه خداوند عزيز و جليل مي فرمايد: « كلمه پاينده اي در نسل او» و من گفتم: «اگر به آن دو(قرآن و ائمه(ع)) تمسك كنيد، هرگز گمراه نمي شويد.» (بحارالانوار، ج37، ص215.)
4. آن گاه دستور داد كه مردم اين گونه بيعت كنند: « به راستي ما شنيديم و اطاعت مي كنيم و راضي هستيم در مقابل آنچه از پروردگار ما و پروردگارت به ما درباره علي و فرزندانش از امامان رساندي، بر اين(خلافت) با دلها و جانها و زبانها و دستهايشان بيعت مي كنيم و مي ميريم و زنده مي شويم، تغيير و تبديل ايجاد نمي كنيم ... و خدا و تو و علي اميرمؤمنان و فرزندان او را كه امام هستند، اطاعت مي كنيم، همان فرزنداني كه يادآور شدي از ذريه تو از نسل علي بعد از حسن و حسين(ع) هستند.»( همان، ص 215.)
و...
د: رسول خدا(ص) فرمود: «وصي و خليفه بعد از من علي بن ابي طالب، بعد از او دو نواده ام حسن و حسين است. كه بعد از حسين نُه نفر از صلب حسين، امام هستند كه نام آنان عبارتند از: علي، بعد از فرزندش محمد، بعد از او فرزندش جعفر، بعد از او فرزندش موسى، بعد از او فرزندش علي، بعد از فرزندش محمد، بعد از فرزندش علي، بعد از او فرزندش حسن، بعد از او فرزندش حجت بن الحسن، اين دوازده نفر امامان بعد از من هستند».( بحار الانوار، ج 36، ص 282، ح 106 ؛فرائد السمطين ، ابراهيم بن محمد جويني خراساني (730 هجري) ، جلد 2 ، ص 234 ، حديث 553 و 554 و ص 100 ، حديث 425 ، چاپ دارالجوادين للطباعة و النشر السوريه ، 2006 ميلادي؛ شواهد التنزيل ، عبيد الله بن عبدالله بن احمد (حاكم حسكاني حنفي) ، جلد 1 ، ص 457 ، حديث 626 ، چاپ مجمع احياء الثقافه الاسلاميه ، 1427 هجري؛ ينابيع المودة ،سليمان بن ابراهيم قندوزي حنفي ، ج 3 ، ص 281 ، چاپ دارالأسوة ، 1422 هجري؛ تذكرة الخواص ، سبط بن جوزي ، ج 2 ، ص 517 ، چاپ مركز نشر مجمع جهاني اهل بيت(ع) ، 1426 هجري)

اما در مورد ايام فاطميه:
آنچه كه به اسناد و مدارك متقن ثابت شده است اين است كه در طول تاريخ همه ساله ايام فاطميه، شيعيان به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها مراسم عزاداري اقامه مي كردند و بعد از انقلاب هم اين مراسم در بيوت مراجع عظام و رهبري و هيئتها اقامه مي شود.
اولين عزاداران بر حضرت صديقه شهيده سلام الله عليها, اميرالمومنين علي عليه السلام و خاندان مطهرش مي باشند, چنانكه از سيدالشهدا نقل شده كه اميرالمومنين در هنگام دفن فاطمه زهرا سلام الله عليها اينگونه عزاداري فرمود :بر اين مصيبت بزرگ همچون مادرى كه فرزند از دست داده مى‏ناليدم . يا رسول الله ! در محضر خداوند دخترت مخفيانه به خاك سپرده شد، حقّش را به زور گرفتند ، و آشكارا از ارث خود محروم گشت، و حال آن كه هنوز از رحلت تو ديرى نپائيده و ياد تو فراموش نگشته است (الكافي ج 1 ص 458 و الأمالي ، المفيد - ص 282 .(
البته توجه به يك نكته در اينجا ضروري است و آن اينكه: در عصري كه عمر بن خطاب به بهانه جلوگيري از گريه بر ميت تازه گذشته ، شبانه و بدون اجازه وارد خانه مردم مي‌شود و زن‌ها را كتك زده و حجاب از سر آن‌ها بر مي‌دارد ، آيا مي‌توان مجلس عزاداري برپا كرد؟(المصنف ، عبد الرزاق ج 3 ، ص 557 .) همين قدر عزاداريهاي مخفيانه اي كه از سوي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در آن دوران انجام مي گرفت نشان دهنده عزم آن بزرگواران براي نشان دادن عظمت اين مصيبت بوده است.
اين عزاداريها در زمان ديگر ائمه هم ادامه داشته است به طور نمونه خصيبي در «الهدايه الكبري» و بحراني در «العوالم» و همچنين بسياري ديگر با ذكر سند نقل كرده اند كه امام صادق عليه السّلام در عزاي مادرش فاطمه زهرا سلام الله عليها آن چنان مي‎گريست و ذكر مصيبت مي كرد كه محاسنش از اشك تر ميشد.
مصيبتي كه امام صادق آنرا نقل كرده و براي آن به شدت مي گريست اينگونه از ايشان نقل شده:
امام فرمود: ...عمر با لگد بر در خانه (حضرت زهرا) كوبيد، تا اين كه در به پهلوي فاطمه ـ سلام الله عليها ـ اصابت كرد، در حالي كه، او به جنيني شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنين سِقط گرديد. آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن وليد هجوم آوردند، عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ سيلي زد به طوري كه گوشواره‎اش در زير مقنعه قطع گرديد و صدايش به ناله برخواست و گفت: وا! ابتاه، وا رسول الله!! ابنتكِ فاطمة تكذّب و تضرب و يقتل جنين في بطنها.
«واي پدر! واي رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ مي‎دهند، او را مي‎زنند و فرزندش را مي‎كشند.»
اميرالمؤمنين در اين هنگام فضّه را طلبيد و گفت: بانويت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را كمك كن آن گونه كه زنان حامله را در زايمان كمك مي‎كنند. پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زايمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گرديد. (خصيبي، الهدايه الكبري، ص 408، بحراني، العوالم، ج 11، ص 442. )
در دورانهاي بعد از ائمه اطهار هم اين عزاداريها به نسبت آزادي عمل شيعيان ادامه مي يافت به عبارت ديگر در هر دوره اي كه شيعيان تحت فشار حكومتها نبوده اند، عزاداري براي ائمه اطهار و فاطمه زهرا سلام الله عليها بيشتر مي شده و شيعيان با خيالي آسوده تر و آشكارا به عزاداري مي پرداخته اند. اما در دوره هايي كه اين فشار و تهديد از ناحيه حكومت و حاكمان وجود داشته، عزاداري كمتر، و به صورت مخفيانه صورت مي گرفته و به واسطه همين امر در دوره هاي اخير كه شيعه كمتر احساس خطر كرده عزاداري براي حضرت زهرا و ساير معصومين ـ عليهم السلام ـ بيشتر و بهتر شده است. ابن اثير مي نويسد: «در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشكيل دولت هاي آل بويه در عراق و حمدانيون در سوريه و فاطميون در مصر، مذهب شيعه گسترش يافت و مراسم عزاداري توسعه يافت.»( ابن اثير، الكامل في التاريخ، ترجمه عباس خليلي، ج8، ص549)
با گسترش تسلط ديلميان بر بغداد در اين شهر كه از سالها پيش مركز اجتماع شاعران شيعي بود انجمن ها تشكيل گرديد كه در آن فضيلت هاي اهل بيت را نقل نموده و بر مظلوميت آنان اشك مي ريختند.» (شهيدي، سيدجعفر، زندگاني فاطمه زهرا (س)، ص 213)
در دوره هايي كه حاكمان سني حاكميت داشتند، شيعيان نمي توانستند عزاداري كنند به عنوان نمونه در دوران حكومت عباسيان «... علويان يا از دم تيغ گذشتند و يا در سياه چالها پوسيدند و يا از ترس جان گمنام در دهكده ها و بيغوله ها بسر مي بردند... با اين حال نوحه گري در مجلس هاي سري و سپس بر سر بازارها بر دختر پيغمبر و ستمهايي كه بر او و فرزندان او رفته است آغاز شد.(همان)
شايد بتوان گفت از دوره صفويه به بعد بود كه عزاداريها علني شد و در دورانهاي اخير، عزاداري از نظر كميّت و كيفيت رشد كرد.
تا اينجا متوجه شديد كه نه تنها ايام فاطميه و سوگواري براي صديقه شهيده سلام الله عليها در طول تاريخ وجود داشته است بلكه اين عزاداريها براي همه ائمه اطهار كه مظلومانه به شهادت رسيده اند وجود داشته است.
اما اينكه چرا چند روز عزاداري براي صديقه طاهره سلام الله عليها مي شود نيز روشن است چرا اولا در تاريخ شهادت آن حضرت اختلاف وجود دارد و شيعيان براي بزرگداشت آن در هر دو مورد اختلافي عزاداري مي كنند و ثانيا مصيبت حضرت زهرا سلام الله عليها مصيبتي عظيم است و هر چه مصيبت بزرگتر باشد، عزاداري مربوط به آن هم بيشتر خواهد بود. آيت الله وحيد خراساني آن را مصيبت كبري مي نامد ايشان مي گويد: «... در اين مصيبت كبري كه ناموس خدا و بضعة خاتم انبياء وكفو سيد اوصياء و مادر ائمه هدي نيمه شب دفن شد... به پاخيزيم و آنچه در توان داريم در تعظيم شعائر شهادت او انجام دهيم.( خراساني، وحيد، جزوه «در آستانه مصيبت عظمي شهادت صديقه كبري(س)، قم، مدرسه باقرالعلعوم. ص5.)
به واسطه همين بزرگي مصيبت است كه شيعيان ممكن است چند روز قبل يا بعد از شهادت اقامه عزا كنند. از طرفي به واسطه نزديك بودن اين دو روزاختلافي، كم كم يك حالت پيوستگي بين ايام به وجود آمده و برخي آن را به دو دهه تقسيم كرده و آن را اختصاص به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ داده اند. و روايتي در اين زمينه وجود ندارد. اما سيره ائمه اطهار و علماي دين بزرگداشت شهادت آن حضرت بوده است.
البته در حال حاضر نمونه هاي عرفي زيادي نيز مانند ايام عزا وجود دارد مثلا در هفته معلم يا هفته دولت و...كه با اينكه فقط يك روز اختصاص به اين مناسبت ها دارد ولي به خاطر عظمت جايگاه،دهه و هفته به اين نامها بر گزار مي شود .
در پايان بايد به يك نكته مهم اشاره كرد و آن اينكه فاطميه يك دهه نيست؛ كه يك تاريخ است. يك تاريخ پر از درد. يك تاريخ پر از غربت. يك تاريخ پر از مظلوميت. يك تاريخ پر از ايمان به تاراج رفته. يك تاريخ پر از ظلم به خاندان رسول خدا. حال اين ما هستيم و اين آزمايش بزرگ الهي در حفظ و پاسداشت آنهمه ايثار و جانفشاني.



تعداد بازدید از این مطلب: 52
موضوعات مرتبط: شبهات , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود